در جبهه که بودیم گاهی خسته میشدیم و به پایان مأموریت امید داشتیم، اینکه مدتی نفس تازه کنیم و مجدداً عازم جبههها شویم. اما بعضی اوقات پایان دوره خدمت مصادف میشد با شروع عملیات. آن موقع آمادهباش میدادند و همه مرخصیها لغو میشد. و در چنین شرایطی بعضی از همشهریهای ما میگفتند: «دیدید چه شد؟ آمدیم کربلا را بگیریم، قدس را آزاد کنیم، راه یزد خودمان هم بسته شد!»